زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم
امّا گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم
تو نیز به من آموختی که چگونه دوستت بدارم
امّا به من نیاموختی که
چگونه فراموشت کنم
عطر نگاه
صادقانه به لحظه ها دل بستم تا روزی طعم شیرین با تو بودن را احساس کنم
به عقربه ها التماس کردم تا تندتر بر روی صفحه ساعت بچرخند
بلکه روز موعود زودتر فرا رسد و من سرشار از عطر نگاه تو شوم